سردار علیاصغر گرجیزاده؛ فرمانده سپاه حفاظت هواپیمایی:سید علی هاشمی،ناشناخته مثل هور بود
بعد از پیروزی در عملیاتهای فتحالمبین و بیتالمقدس در سالهای ابتدایی جنگ، این فکر که باید از نقاطی به دشمن حمله کنیم که هم دشمن در آن نقاط آسیبپذیر باشد و هم نتواند به راحتی متوجه کار ما شود، در سپاه شکل گرفت. یکی از نقاطی که هر دوی این ویژگیها را داشت مناطق وسیع هورالعظیم و هورالهویزه بود.
فراقی که همچنان یاران در آن می سوزند
هنوز هم می شود با یاد یاران زندگی کرد و از فراغ آنان که با رفتن خود بر روی قلب های ما ماندگارترین اثر دنیوی شده اند آرام آرام نوشت یادتان ماندگار و روحتان شاد.
خدیجه ؛کجا میروی؟ امروز بمبباران است
گفتند: اول مهر1291 به دنیا آمده ای و مسنترین جانباز بمبباران روز قدس هستی. گفتند، تنها بانوی جانباز همدانی، با درصد مجروحیت 70درصد هستی. گفتند و گفتند و گفتند... همهی این گفتنها، مرا به پای صفحه کلید رایانه ام کشاند تا بنویسم: "خدیجه عباسی"+"روز قدس". نتیجهی جستجویم این بود: خبر تشییع پیکرت و دیگر هیچ! دنیای پرهیاهوی اینترنت، با آن همه دبدبه و کب کبه اش هیچ "خاطره"ای از تو نداشت.
خاطره خلبان از شهید چمران
نخستین باری بود که با چنین پیغام عجیبی از سوی واحد عملیات مواجه میشدم! آخه، بالاترین مقام رسمی هم که سوار قارقارکمون میشد، کسی به ما نمیگفت که او رو به کابین آورده یا تحویل بگیریم.
روایت منصوری لاریجانی از شهید چمران
نویسنده کتاب «مبانی، آفات و راهکارهای انقلاب اسلامی از دیدگاه شهید چمران» در ادامه افزود: نظم از مهمترین ویژگیهای شخصیتی شهید چمران بود علی رغم اینکه جنگهای ایشان نامنظم بود.
خلافکارهایی که فرمانده شان شهید چمران بود
شهید دکتر مصطفی چمران بحق رزمنده ای زمان شناس و ولایتمدار حقیقی بود و با اینکه دارای عالیترین مدارج علمی از آمریکا بود، حضور در کنار رزمندگان را بر هر چیز دیگری ترجیح داد تا جائیکه امام خمینی(ره) در پیام شهادت شهید دکتر مصطفی چمران ،او را سردار پرافتخار اسلام، مجاهد بیدار و متعهد راه تعالی نامید و شهادت او را انسانساز اعلام کرد.
آخرین گلولة صیاد-بخش اول
برخی از رمانهای جنگ، تصویرگر حوادثی هستند که در متن جنگ رخ دادهاند، و برخی دیگر نیز به بازیهای اجتماعی، فردی، احساسی، عاطفی و اعتقادی آن پرداختهاند. چه بسا که نوع اخیر این رمانها، بتوانند فضایی ملموستر و احساس برانگیزتر از رمانهای نوع نخست در باب هویت تاریخی یک جنگ و تاثیرگذاری آن بر لایهها و زوایای پنهان روح و احساس آحاد یک جامعه، ارائه دهند.
سرکشی به محورها
درخرمشهر پنج یا شش محورداشتیم. شیخ شریف چهارمحور را سرکشی می کرد.با آن لباس روحانی می آمد و به بچه ها هم روحیه می داد. به بچه ها کمک می کرد.وقایع را دنبال وکمبود ها را برطرف می کرد.اگر اسلحه کم داشتند، می رفت مسجد جامع ومهمات می آورد.نیروکم داشتند، نیرو می آورد.
ملا احمد عابدینی به قتل رسید!
حجت الاسلام عابدینی در یکی از عملیات ها به همراه تیپ امام رضا(ع) عازم مشهد می شود.
امام فرمودند : «توکلتان چقدر باشد!»
خرمشهر، شقایقی خونرنگ است که داغ جنگ بر سینه دارد؛ داغ شهادت؛ شهادت مردانی که از خانه تن را رهایی یافتند. در ایامی که خون حماسهآفرینان بر این شهر میخروشد، راز رهایی این شهر را از چنگال دژخیمان به روایت شهید «محمدابراهیم همت» قائممقام فرماندهی تیپ 27 محمدرسولالله (ص) میخوانیم:
حاج احمد چشم به راهته
سردار شهید و فاتح خرمشهر «محمود شهبازی» به سال 1337 در اصفهان به دنیا آمد، او از کودکی قرآن را نزد مادرش آموخت و تحصیلاتش را تا پذیرش در رشته «مهندسی صنایع» در دانشگاه «علم و صنعت» ادامه داد.
سردار ایزدی:بروجردی به فکر مردم بود
سردار دکتر ایزدی در زمان شهادت شهید بروجردی فرمانده قرارگاه حمزه بود. همان لحظه که خبر شهادت بروجردی این قسمت از زندگی شهید را هم بازگو کرد.
من شهید میشوم و توی این قبر دفنم میکنند
رزمندهها چند روزی را که برای مرخصی آمدهاند به شهر، با دیدار با خانوادهی شهدا و عیادت از جانبازان سپری میکنند؛ اما پایان هر روز، گلزار شهدا پاتوق خوبی است برای جماعتی که سالها توی جنگ بودهاند، اما هنوز ماندهاند توی دنیا.
وقتی جنگ شروع شد، بنیصدر دستور تخلیه پادگانها را صادر کرد، شهید شیرودی آن موقع در پایگاه هوانیروز کرمانشاه بود. دستور داده شده بود که ضمن تخلیه پادگانها، زاغه مهمات را نیز با یک راکت از بین ببرند.
حاج کاظم نجفی رستگار از فرماندهان «لشکر 10 سیدالشهدا(ع)» در دوران مقدس بود. وی توسط ستون پنجم دشمن شناسایی شده بود و کاملا از زندگی او با خبر بودند. برای همین هم در چند عملیات برای اینکه او را تهدید کنند در پشت بلندگو او را این چنین خطاب قرار میدادند که «رستگار کفترباز بچه شهر ری...».
مجتهد شهید
آیت الله سید محمد سجادی به همراه دیگر روحانیونی که در زمان حضور بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در عراق، نمی توانستند در ایران بمانند به شهر نجف کوچ کرده و در آنجا مجموعه ای به نام روحانیون مبارز خارج از کشور را تشکیل داده و در کنار فعالیت های سیاسی در کلاس های درس آیت الله سید مصطفی خمینی نیزشرکت می کردند.
امام و شهادت آقا مصطفی خمینی
امام از شهادت فرزندشان دیرتر باخبر شدند. شاید حدوداً دو ساعت بعد از شهادت، خبر مرگ فرزند را شنیدند. برای ما دادن خبری به این ناگواری معضلی به حساب میآمد. تا این که به نظرم رسید سید احمد آقا که در آن زمان در عراق بودند و به حق بازوی توانای امام در ایران به حساب میآمدند و بعد از وفات برادرشان، نقش ایشان را به خوبی ایفاء کردند و چون سپری نیرومند در کنار امام به دفاع از آرمانهای مقدس ایشان پرداختن
شهید محمود نیکو منظر مسئول پشتیبانی لشگر 27 محمد رسول الله(ص) ،از جمله نیروهایی است که همراه با نیروهای سپاه به سوریه رفت تا در صف مقدم نبرد با اسرائیل باشد.